معنی از پرده های حساس چشم

حل جدول

پرده حساس چشم

شبکیه


از پرده های حساس چشم

شبکیه


از پرده های چشم

زجاجیه


حساس

شکننده، زودرنج، دل نازک


پرده نازک چشم

مشیمیه

فرهنگ فارسی هوشیار

پرده چشم

(اسم) مجموع اغشیه و پرده هایی که کره چشم را احاطه کرده اند و از خارج بداخل عبارتند از: صلبیه که در قسمت جلو چشم قرنیه را میسازد. ‎، مشیمیه که در قسمت جلو چشم عنبیه را میسازد، شبکیه که حساس ترین قسمت چشم است.


حساس

بسیار حس، سخت ادارک، دریابنده، تیزحس

لغت نامه دهخدا

حساس

حساس. [ح َس ْ سا] (ع ص) نیک دریابنده. (غیاث). بسیارحس. سخت ادراک. تیزحس. شدیدالحس.
- سلولهای حساس، یاخته های احساس کننده. رجوع به سلول و به کتاب جانورشناسی عمومی فاطمی ص 168 و 202 شود.

حساس. [ح ُ] (ع اِ) ماهی ریز که آن را خشک کنند. (منتهی الارب). ماهی خرد. (مهذب الاسماء). || پاره های سنگ ریزه. || ریزه از چیزی. || شومی. || بدخوئی. (منتهی الارب). || بدخو. (مهذب الاسماء). || ج ِ حُساسَه.

حساس. [ح َ] (ع اِ) در حق چیزی گویند که آنرا تفحص کنند و نیابند. (منتهی الارب).و فارسی زبانان در این وقت «لعنت بر شیطان » گویند.

فارسی به عربی

حساس

حاد، حساس، حی، عرض، متانق، متیقظ

فرهنگ عمید

حساس

کسی که سریعاً از اعمال دیگران ناراحت می‌شود،
ویژگی چیزی که سریعاً در برابر عوامل بیگانه عکس‌العمل نشان می‌دهد،
٣. [مجاز] مهم: موقعیت حساس،
دارای گیرایی قوی: شامهٴ حساس،

عربی به فارسی

حساس

ظریف , خوشمزه , لطیف , نازک بین , حساس , نفوذ پذیر , دارای حساسیت , غلغلکی , زود رنج , نازک نارنجی , دل نازک

مترادف و متضاد زبان فارسی

حساس

احساساتی، دل‌نازک، رقیق‌القلب، زودرنج، سریع‌التاثر، نازک‌دل،
(متضاد) بی‌تفاوت، غیرحساس، خطیر، مهم، حیاتی، درخور توجه، آلرژیک

اصطلاحات سینمایی

پرده

دیوارسفید یا هرآویز دیگری را که فیلم برروی آن به نمایش در می آید می گویند. پرده ی سینما مانند خود سینما همواره درجهت بهبود کیفیت حرکت کرده است. پرده های امروزین، حساس ومشبکند ونورهای اضافی واذیت کننده را ازخود عبور میدهند وتصویر را شفافتر ازگذشته به معرض نمایش می گذارند.

معادل ابجد

از پرده های حساس چشم

707

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری